قصه زندگی یکی مثل همه

بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم

قصه زندگی یکی مثل همه

بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم

"راستی عشق چه ارزان به دست می آید!"

گاه احساس میکنیم دیگر از کنار هم بودن لذت نمی بریم، دیگر از آن طراوت و شادابی روزهای اول خبری نیست، حرفهایمان تکراری شده و لبخندهایمان مصنوعی. با وجود آن که کنار هم هستیم، احساس تنهایی میکنیم و حسرت روزهای خوب گذشته، بیش از همه آزارمان میدهد. روزهایمان از عشق تهی است و زندگی طعمی گسی دارد. دیگر حتی از نوشیدن یک چای لذت نمی بریم.
گمان می بریم که شاید در شروع اشتباه کرده ایم، انتخابمان درست نبوده و راه رفته اشتباه بوده است. ناخشنودی وعدم رضایت، سراسر وجودمان را در بر می گیرد .... و به عشقمان شک می کنیم. به فکرمان میرسد که رابطه را قطع کنیم. وموقعیت های تازه ایی در زندگی شما گم می شود و دوست داشتن وعشق ورزیدن دریغ می شودو....
حدس می زنیم چون عاشقانه شروع کرده ایم و هیچگاه به فکر تجدید آن نیفتاده ایم، عشقمان هم دچار روزمرگی شده و مرگ آن آغاز شده است. خوب می دانیم که عشق را مرگی نیست.
ولی نه، شاید تعریفمان از عشق اشتباه بوده. همیشه گمان می کردیم برای ابراز محبتمان باید کارهای بزرگ انجام دهیم، خواسته های عجیب را برآورده کنیم،...
حال اگر بشنویم که بچه های 4 تا 8 ساله چه تعریفی از عشق دارند، شاید نظرمان تغییر کند.
پسر 7 ساله ای می گوید: "عشق هنگامی است که مامانم برای پدرم چای درست میکند و قبل از آن که جلوی او بگذارد، آن را می چشد تا مطمئن شود که مزه اش خوب است."
دختر 8 ساله ای می گوید:" وقتى یک نفر عاشق شما باشد، جورى اسمتان را صدا می کند که متفاوت است. شما می دانید که اسمتان درذهن او در جاى امنى قرار دارد. "
و دختر 5 ساله ای عشق را این گونه به تصویر می کشد: "عشق هنگامی است که مامان بهترین تکه ی مرغ را به بابا می دهد."... و یا "عشق هنگامى است که به یک نفر بگویید از پیراهنش خوشتان می آید و بعد از آن، او هر روز آن پیراهن را بپوشد. اگر می خواهید یاد بگیرید که چه جورى عشق بورزید، باید از دوستى که ازش بدتان می آید شروع کنید."
در هیچ کدام از این جمله های زیبا خبری از اعجاب و اعجاز نیست. فقط کافی است به کارهای روزمره مان از نو نگاه کنیم و دوباره در جست وجوی عشق باشیم.
"راستی عشق چه ارزان به دست می آید!"