قصه زندگی یکی مثل همه

بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم

قصه زندگی یکی مثل همه

بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم

دلم امشب صاف است
آسمان هم آرام
و هزاران فانوس
باد هم می آید
و نسیمی زیرک
سعی دارد که بفهماند شب
مظهر این همه تاریکی و دلتنگی نیست...
به گمانم فردا
روز خوبی باشد:
صورت ماه به من می گوید

 
alt

 
ذهنِ ما باغچه است
گل در آن باید کاشت...
گل بکاریم بیا
تا مجالِ علفِ هرز فراهم نشود
بی گل آراییِ ذهن
نازنین
هرگز آدم، آدم نشود...
    
 

 

 
این چه حرفیست که در عالم بالاست بهشت
هر کجا وقت خوش افتاد، همانجاست بهشت...
دوزخ از تیرگیِ بختِ درونِ تو بوَد
گر درون تیره نباشد، همه دنیاست بهشت...

 
"صائب تبریزی"


 


 
کوه پرسید ز رود، زیر این سقف کبود، راز ماندن در چیست؟؟
 گفت : در رفتن من...  کوه پرسید : و من؟؟!!!! 
 گفت: در ماندن تو !!!! 
 بلبلی گفت: و من؟؟!!!! 
 خنده ای کرد و بگفت: در غزل خوانی تو!!!! 
 آه از آن آبادی، که در آن کوه روَد، رود مرداب شود و در آن
بلبل سر گشته سرش را به گریبان ببرد و نخواند دیگر،
 من و تو: بلبل و کوه و رودیم
راز ماندن جز در
خواندن من، ماندن تو، رفتن یاران سفر کرده یمان نیست، بدان

اینگونه نگاه کنیم



1. مرد را به عقلش نه به ثروتش

2. زن را به وفایش نه به جمالش

3. دوست را به محبتش نه به کلامش

4. عاشق را به صبرش نه به ادعایش

5. مال را به برکتش نه به مقدارش

6. خانه را به آرامشش نه به اندازه اش

7. اتومبیل را به کاراییش نه به مدلش

8. غذا را به کیفیتش نه به کمیتش

9. درس را به استادش نه به سختیش

10. دانشمند را به علمش نه به مدرکش

11. مدیر را به عمل کردش نه به جایگاهش

12. نویسنده را به باورهایش نه به تعداد کتابهایش

13. شخص را به انسانیتش نه به ظاهرش

14. دل را به پاکیش نه به صاحبش

15. جسم را به سلامتش نه به لاغریش

16. سخنان را به عمق معنایش نه به گوینده اش

تبریک تبریک سال جدید

دوستت دارم…

با تو لج بازی نمی کنم

مانند کودکان ، سر ماهی ها با تو قهر نخواهم کرد

ماهی قرمز مال تو…

ماهی آبی مال من…

اصلا

هر دو ماهی مال تو

تو مال من…


عکس عاشقانه



از خداوند منان برای جنابعالی و خانواده محترمتان در سال جدید

روزی حضرت مریم (س)

قصر آسیه،

قلب خدیجه،

عفت فاطمه،

جمال یوسف،

ثروت قارون،

حکمت لقمان

و ملک سلیمان

و عاقبت‌‌بخیری را آرزومندم.



تو آرام آمدی..نرم و بی صدا!
مثل قطره ای باران برقلبم چکیدی..به سان برف آرام آرام درمن ذوب شدی…تکه ای از وجودم شدی در این سنگستان!
نمیدانم تورا چه بنامم..توکه آمدی آرام شدم!
چیزی در درونم خواند:
“این آغاز دوست داشتن است”

"راستی عشق چه ارزان به دست می آید!"

گاه احساس میکنیم دیگر از کنار هم بودن لذت نمی بریم، دیگر از آن طراوت و شادابی روزهای اول خبری نیست، حرفهایمان تکراری شده و لبخندهایمان مصنوعی. با وجود آن که کنار هم هستیم، احساس تنهایی میکنیم و حسرت روزهای خوب گذشته، بیش از همه آزارمان میدهد. روزهایمان از عشق تهی است و زندگی طعمی گسی دارد. دیگر حتی از نوشیدن یک چای لذت نمی بریم.
گمان می بریم که شاید در شروع اشتباه کرده ایم، انتخابمان درست نبوده و راه رفته اشتباه بوده است. ناخشنودی وعدم رضایت، سراسر وجودمان را در بر می گیرد .... و به عشقمان شک می کنیم. به فکرمان میرسد که رابطه را قطع کنیم. وموقعیت های تازه ایی در زندگی شما گم می شود و دوست داشتن وعشق ورزیدن دریغ می شودو....
حدس می زنیم چون عاشقانه شروع کرده ایم و هیچگاه به فکر تجدید آن نیفتاده ایم، عشقمان هم دچار روزمرگی شده و مرگ آن آغاز شده است. خوب می دانیم که عشق را مرگی نیست.
ولی نه، شاید تعریفمان از عشق اشتباه بوده. همیشه گمان می کردیم برای ابراز محبتمان باید کارهای بزرگ انجام دهیم، خواسته های عجیب را برآورده کنیم،...
حال اگر بشنویم که بچه های 4 تا 8 ساله چه تعریفی از عشق دارند، شاید نظرمان تغییر کند.
پسر 7 ساله ای می گوید: "عشق هنگامی است که مامانم برای پدرم چای درست میکند و قبل از آن که جلوی او بگذارد، آن را می چشد تا مطمئن شود که مزه اش خوب است."
دختر 8 ساله ای می گوید:" وقتى یک نفر عاشق شما باشد، جورى اسمتان را صدا می کند که متفاوت است. شما می دانید که اسمتان درذهن او در جاى امنى قرار دارد. "
و دختر 5 ساله ای عشق را این گونه به تصویر می کشد: "عشق هنگامی است که مامان بهترین تکه ی مرغ را به بابا می دهد."... و یا "عشق هنگامى است که به یک نفر بگویید از پیراهنش خوشتان می آید و بعد از آن، او هر روز آن پیراهن را بپوشد. اگر می خواهید یاد بگیرید که چه جورى عشق بورزید، باید از دوستى که ازش بدتان می آید شروع کنید."
در هیچ کدام از این جمله های زیبا خبری از اعجاب و اعجاز نیست. فقط کافی است به کارهای روزمره مان از نو نگاه کنیم و دوباره در جست وجوی عشق باشیم.
"راستی عشق چه ارزان به دست می آید!"

http://www.parsiblog.com/PhotoAlbum/OnlyGodA/10.jpgweb counter


دلت که گرفت، دیگر منت زمین را نکش

راه آسمان باز است، پر بکش
او همیشه آغوشش باز است، نگفته تو را میخواند ؟
اگر هیچکس نیست، خدا که هست...
.
.
.
خوشا آن بنده با عهد و پیوند
که دارد بازگشتی با خداوند
به کام خویش اگر چندی رود راه
چو باز آید نیاز آرد به درگاه...
.
.
.
اون لبخندی که برای پنهان کردن دردت میزنی،
لبخند خداست به بنده اش
اون لبخندی هم که پشتش خدا باشه،
تمام مشکلاتو حل میکنه...
.
.
.
خدا تلفن ندارد، اما من با او صحبت میکنم
فیسبوک ندارد، اما من دوست او هستم
توییتر ندارد، اما من او را دنبال میکنم...
.
.
.
با خدا دعوا کردم با هم قهر کردیم فکر کردم دیگه دوستم نداره
رفتم تو رختخواب چند قطره اشک ریختم و خوابم برد
صبح که بیدار شدم مامانم گفت نمیدونی از دیشب تا صبح چه بارونی میومد...
.
.
.
تمام خوبی ها را برایت آرزو می کنم، نه خوشی ها را
زیرا خوشی آن است که تو می خواهی
و خوبی آن است که خدا برای تو می خواهد...
.
.
.
نیایش یعضی از ما آدم ها با خدا
و درخواست از او برای حضور در زندگیمان
مانند شیطنت بچه هایی است که در می زنند و فرار می کنند...
.
.
.
زمانبندی خدا بی نظیر است،
نه هیچگاه دیر نه هیچگاه زود
کمی بردباری می طلبد و ایمان بسیار،
اما ارزش انتظار را دارد...
.
.
.
یکی از فرق های انسان با خدا این است که
انسان تمام خوبیها را با یک بدی فراموش میکند
ولی خدا تمام بدیها را با یک خوبی فراموش میکند...
.
.
.
قربون خدای بزرگم برم که اگه خطا کنم
نهایت قهرش بین دو اذانه
دوباره صدام میکنه، خدا عشق است...
.
.
.
دوست خدا بودن یونیفورم نمی خواهد،
فقط یه دل پاک و زلال کافیست...
.
.
.
ﻫﻤﻴــــﺸﻪ ﺳــﺮﻡ "ﺑﺎﻻﺳــﺖ"،
ﭼــﻮﻥ ﺑــﺎﻻی ﺳــﺮﻡ "ﺧﺪﺍﺳــﺖ"
.
.
.
گرفتار آن دردم که تو درمان آنی،
بنده آن ثنایم که تو سزای آنی...
.
.
.
خداوندا
دنیای آشفته ی درونم را که تنها از نگاه تو پیداست،
با لالایی مهربان خود، آرام کن
تا وجود داشتن و بودن را به زیبایی احساس کنم...
.
.
.
پروردگارا
بیشتر می جوئیم و کمتر می یابیم
وقتی تو را در نظر نداریم...
.
.
.
میگن شبا فرشته ها
از آرزوی آدما
قصه میگن واسه خدا
خدا کنه همین حالا
رویای تو هرچی باشه
گفته بشه پیش خدا
.
.
.
هر صبح پلکهایت فصل جدیدی از زندگی را ورق می زند
سطر اول همیشه این است : خدا همیشه با ماست...
پس دوست عزیز بخوانش با لبخند
.
.
.
پروردگارا...
مهارت مراقبت از آنچه را که به ما بخشیده ای
در قلبمان بکار زیرا ما در از دست دادن استاد شده ایم...
.
.
.
جواب آزمایش الهی مون، درست در نمیاد
اگر عمری از حرام و لقمه اش ناشتا نباشیم...
.
.
.
شک دارم که خالق دانه های انار
زندگی مرا بی نظم چیده باشد...
.
.
.
از خدا برگشتگان را کار چندان سخت نیست
سخت کار ما بُوَد کز ما خدا برگشته است...
.
.
.
الهی
همنشین از همنشین رنگ می گیرد،
خوشا آنکه با تو همنشین است...
.
.
.
خدایا تو میدانی آنچه را که من نمیدانم
در دانستن تو آرامشیست و در ندانستن من تلاطمها
تو خود با آرامشت تلاطمم را آرام ساز...
.
.
.
به خاطر بسپاریم که
همراهی خدا با انسان مثل نفس کشیدن است
آرام، بی صدا، همیشگی...
.
.
.
الهـــی
چون در تـــو نگریـم شاهیــم و تــاج برسـر
وچون به خـود نگیریـم، خاکیــم و خاک برسـر...
.
.
.
وقتی چشم امیدتان به خدا باشد و باور و ایمان قوی داشته باشید:
هیچ چیز آنقدر عجیب نیست که راست نباشد
هیچ چیز آنقدر عجیب نیست که پیش نیاید
هیچ چیز آنقدر عجیب نیست که دیر نپاید...
.
.
.
ﺷﻌﺎﻉ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻴﺖ ﺭا ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺭﻭﺯ ﺯﻳﺎﺩ ﻛﻦ،
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻛﻪ ﺭﻭﺯی ﺑﺘﻮاﻧﻲ ﻫﻤﻪ ﺭا ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﺎ ﺩﻫﻲ
ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺗﺎ ﺧﺪا ﻓﺎﺻﻠﻪای ﻧﻴﺴﺖ...
.
.
.
خدایا
خواستم بگویم تنهایم
اما نگاه خندانت مرا شرمگین کرد
چه کسی بهتر از تو
.
.
.
کار خدا نشد ندارد،
او خوب می داند چطور در و تخته را به هم جور کند
خواسته هایت را به او بسپار،
او حتما راهی برای رسیدن، به تو نشان خواهد داد...
.
.
.
خدایا مرا ببخش
که همواره در گرفتاری هایم؛ دنیا را از تو خواسته ام
الهی دستانی عطا کن که تو را برایم از تو بخواهد...
.
.
.
خدایا به تنهاییت قسم،
ما را به آنچه که قسمتمان نیست عادت نده
.
.
.
زَهر است عطای خلق هرچند که دوا باشد
حاجت از کی طلبی جایی که خدا باشد ؟!
.
.
.
خدایا شکرت که مرا از تمام وابستگی ها می رهانی
و ترس از دست دادن را از من دور کردی
و چنان روحم را بزرگ کردی که دلبسته باشم نه وابسته...
.
.
.
وقت دعا خجالت نکش،
نگو من گناهکارم و صدامو نــمیشنوه
اونـی که اون بالاست بیشتر از اونی که تو فکر میکنی هـــواتـو داره...
.
.
.
آرامش چیست؟ نگاه به گذشته و شکر خدا
نگاه به آینده و اعتماد به خدا
نگاه به اطراف و جستجوی خدا
نگاه به درون و دیدن خدا
لحظه تان سرشار از بوی خدا!
.
.
.
شک نکن
درست در لحظه ی آخر، در اوج توکل و در نهایت تاریکی
نوری نمایان می شود، معجزه ای رخ می دهد
و چه زیبا خدا از راه می رسد...
.
.
.
روزهایی بدی در زندگی آدم می رسد،
که هیچ کسی حتی نمی پرسد "خوبی؟"
برای چنین روزهای بدی، نیاز به یگانه مهربانِ دلسوزی داری
به شرطی که در روزهای خوب فراموشش نکرده باشی و نامش چه زیباست...
"خــــدا"